در اغلب موارد، اضطراب بعد از آسیب (PTSD) و اختلالات تغذیه ای به صورت همزمان اتفاق می افتند. افراد دارای اختلالات تغذیه ای می توانند شرایط سلامت روانی دیگری، همانند اختلال اضطراب عمومی شده، اختلال اضطراب اجتماعی و اختلال وسواس فکری و عمی (OCD) را هم داشته باشند.
در حقیقت، بیشتر افراد دارای اختلال تغذیه ای، یک یا چند مورد از اختلالات اضطرابی را هم دارند که قبل از اختلال تغذیه ای در آنها به وجود می آید.
PTSD چیست؟
قبل از آخرین ورژن مربوط به راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی، یا بعبارت دیگر پنجمین ویرایش آن (DSM – ۵)، PTSD به عنوان یک اختلال اضطرابی در دسته بندی های DSM قرار گرفته بود.
در سال ۲۰۱۳، تشخیص PTSD در یک گروه دیگری از اختلالات قرار گرفت که به عنوان اختلالات مربوط به آسیب و استرس دهنده معروف بودند.
تشخیص PTSD زمانی صورت می گیرد که فرد یک حادثه آسیب زا را تجربه می کند و در رابطه با درمان آن اتفاق صورت گرفته با مشکلات زیادی مواجه می شود.
تاثیرات جانبی آسیب تا زمانی ادامه می یابد که زندگی روزمره فرد را به صورت کامل تحت تاثیر قرار بدهد. به منظور تشخیص PTSD در یک فرد، نیاز است.
علائمی همانند خاطرات ناراحت کننده و سر زده، بی خوابی ها، اجتناب از یاد آور کننده های یک اتفاق خاص، اضطراب ثابت و افزایش انگیزش روان شناختی از زمان صورت گرفتن یک اتفاق خاص، وجود داشته باشد. این علائم باید برای یک ماه یا یک دوره بیشتری در فرد باقی بمانند.
اختلالات تغذیه ای چیست؟
اختلالات تغذیه ای عبارت از شرایط پیچیده ای می باشند که بر روی تغذیه فرد تاثیر می گذارند و می توانند سلامت و عملکرد اجتماعی وی را با مشکل جدی مواجه سازند.
رایج ترین اختلالات تغذیه ای عبارتند از:
- اختلال غذا خوردن بیش از حد (BED): عبارت از خوردن بیش از حد غذا و بدون هیچ گونه کنترل می باشد
- سیری ناپذیری عصبی: خوردن غذای زیاد، که رفتارهای مقابله ای مربوط به تاثیر این نوع غذا خوردن جایگزین آن می شود
- بی اشتهایی عصبی: عبارت از کم غذا خوردن می باشد به نحوی که در این روش تغذیه ای، انرژی های مورد نیاز فرد را تامین نمی شود و دلیل آن ترس از ازدیاد وزن می باشد
همچنین سه نوع از اختلالات تغذیه ای وجود دارند که در رابطه با PTSD، بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته اند.
آسیب چیست؟
آسیب به یک طیف گسترده ای از تجربیات اشاره دارد. در حالی که اغلب موارد مربوط به اختلالات تغذیه ای اولیه ای مورد مطالعه ای قرار گرفته اند، ولی باور بر این است که این اختلال با سوء استفاده جنسی در دوران کودکی ارتباط دارد؛
تعریف آسیب بسط داده شده است تا انواع زیادی از قربانی شدن و آسیب دیدن را در بر بگیرد و شامل موارد مربوط به دوران کودکی، همانند سوء استفاده عاطفی، بی توجهی عاطفی و فیزیکی، اذیت کردن و قلدری کردن می باشد که باعث می شود فرد در دوران بلوغ خودش، مواردی از قبیل تجاوز جنسی، آزار جنسی و تهدیدات را تجربه کند.
متاسفانه، اتفاقات آسیب زا دارای رواج بالایی می باشند. اغلب افراد ایالات متحده حداقل یک حادثه آسیب زا را در طول زندگی خودشان تجربه می کنند.