اصطلاح «بحران میانسالی» توسط الیوت ژاک، روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامهنگاران، محققان و رسانههای جریان اصلی آن را رواج داده اند.
تحقیقات اخیر بر روی عوامل استرس زا تمرکز می کند که زنان، رنگین پوستان و افراد کم درآمد در سال های میانی زندگی با آن مواجه می شوند.
این مطالعات به چگونگی تأثیر تغییرات بیولوژیکی، روانی و اجتماعی بر افراد میانسال می پردازند. به طور خلاصه می توانید بحران میانسالی را به عنوان مشکلات سلامت روانی یا جسمی ناشی از عوامل استرس زا در دوران میانسالی در نظر بگیرید.
بحران میانسالی و علت استرس در آن دوران
افراد در طول میانسالی بر اساس ژن ها، تجربیات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، نژاد و جنسیت خود با استرس های مختلفی مواجه هستند.
دشواری بسیاری از زنان در میانسالی ایجاد تعادل بین چالشهای زندگی با امور مالی، سلامت، روابط، شغل و غیره، در حالی که تغییرات بیولوژیکی و گذار یائسگی را نیز پشت سر میگذارند، می باشد.
وقتی افراد جوانتر هستند، آنقدر پرانرژی هستند که احساس میکنند میتوانند هر کاری را که میخواهند انجام دهند، اما کاهش نشاط باعث میشود متوجه محدودیتهای زندگی و فعالیتهایشان شوند.
عوامل استرس زای بیولوژیکی و هورمونی
تغییرات بیولوژیکی عمده بحران میانسالی زمانی که در دوران پیش از یائسگی قرار می گیرید رخ می دهد.
برای زنان یائسه تأثیر قوی هورمونها بر رفتارها، کیفیت زندگی و رفاه کمی متفاوت می باشد، اما تغییراتی را در بهزیستی عاطفی و سلامت جسمانی مشاهده می کند که در زندگی روزمره منعکس می شود.
در یائسگی، هورمون های استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند. برای بسیاری از افراد، این می تواند منجر به علائم مختلفی مانند گرگرفتگی، نوسانات خلقی، افسردگی، انگیزه پایین، انرژی کم، خشکی واژن، ناراحتی فیزیکی و اختلال خواب شود.
سایر نگرانیهای سلامتی نیز در دهههای ۴۰ و ۵۰ زندگی با نرخهای بالاتری بروز میکنند، مشکلاتی مانند سرطان سینه و تخمدان، ظهور دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و سایر بیماریها به نوبه خود می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.
استرس های روانی و اجتماعی در بحران میانسالی
وقتی صحبت از روابط و سلامت روان به میان می آید، بسیاری از افراد در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی خود با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند.
عوامل استرسزای اجتماعی متفاوت هستند، اما میتوانند شامل مراقبت از کودکان، مراقبت از والدین سالخورده، مرگ عزیزان، مشکلات روابط، زناشویی و طلاق، تغییر شغل و زیر سوال بردن هویت باشند. مشکلات مالی و کمبود منابع ضروری دیگر نیز می تواند این عوامل استرس زا را تشدید کند.
نشانه های بحران میانسالی
استرس در طول زندگی رخ می دهد، اما افزایش استرس در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی می تواند به خصوص استرس زا باشد. میانسالی بهویژه برای زنان یک بحران کامل است.
نشانههای بحرانهای میانسالی میتواند متفاوت باشد (مانند عوامل استرسزا)، اما برخی از شاخصهای دیگر عبارتند از احساس افسردگی یا اضطراب، انگیزه پایین، مشکل در خوابیدن، مبارزه با مشکلات هویت یا هدف، و احساس غرق شدن یا نارضایتی در زندگی.
در زیر علائم رایج بحران میانسالی در مردان و زنان آورده شده است:
- احساس غم یا کمبود اعتماد به نفس، به ویژه پس از یک موفقیت بزرگ یا تولد
- از دست دادن معنا یا هدف در زندگی
- احساس عدم تحقق
- احساس نوستالژی
- بی تفاوت هستید. شما به طور مداوم در مورد همه چیز احساس “بدی” می کنید. قاطعانه به جلو حرکت کرده و گذشته را در گذشته رها کنید.
- تصمیمات عجولانه می گیرید.
- از بلند شدن از رختخواب می ترسید.
- هدف خود را گم کرده اید.
- فکر میکنید بهترین سالهایتان پشت سرتان است. باور به اینکه تمام اتفاقات شگفت انگیزی که در طول زندگی شما رخ می دهد قبلاً رخ داده است می تواند نشانه ای باشد که شما در حالت بحران قرار دارید.
- به دیگران حسادت می کنید.
- درد فیزیکی غیرمعمولی را تجربه می کنید.
- موفق هستید، اما راضی نیستید از علائم بحران میانسالی در مردان.
- فکر کردن بیش از حد به گذشته
- در طول شب نمی خوابید. اگر شما یک زن میانسال هستید و متوجه میشوید که نمیتوانید در طول شب بخوابید، کاملاً ممکن است که یائسگی یا سایر تغییرات هورمونی را پشت سر بگذارید.
- انجام اقدامات تکانه ای
- از خود سوالات عمیق و کاوشگری میپرسید.
- احساس پشیمانی
- مدام خود را با دیگران مقایسه می کند.
- در زنان، این علائم ممکن است به دلیل یائسگی بدتر شود.
- خشم