

وقتی از صحبت از مادر می شود، همه فرشته ای مهربان، دلسوز و فداکار را تصور می کنند که هیچ عیب و نقصی ندارد و برای بهبود زندگی فرزندانش از هیچ کاری دریغ نمی کند؛ کولینز میگوید: «یاد بگیرید که مادرتان را فردی با عیب ها و احساسات ببینید». شاید تصور مادری که از خوشحالی و موفقیت دخترش خوشحال نشود، بسیار سخت باشد، چون همیشه گمان می کنیم، مادر جز خوشحالی دخترش چیزی نمی خواهد، اما واقعیت چیز دیگری است و برخی روابط مادر و دختری این چنین نیست و در آن مادر به دخترش حسادت می کند.
حسادت مادر به دختر
صحبت در مورد حسادت مادری یک تابوی بزرگ است، زیرا همه ما، مادر را فردی مقدس و عزیز می دانیم و می خواهیم به عشق مادری، بهویژه عشق مادر به دخترش باور داشته باشیم، این در حالی است که حسادت مادری اتفاقی نادر نیست و موضوعی مهم و نگران کننده نیز هست.
یک دختر در طول فرایند رشد خود، ممکن است احساس کند که رابطه او با مادرش دچار مشکل شده است؛ این تصور که این اتفاق می تواند ناشی از حسادت مادری باشد، دورترین چیز از ذهن اوست؛ و از آنجا که کودکان مستعد سرزنش خود هستند، او نیز خودش را سرزنش کرده و متقاعد می کند که مشکل از خودش است و ارزش محبت، توجه و حمایت مادرش را ندارد.
مادر حسود
همچنین به مرور زمان، احتمال اینکه او دست از تلاش برای موفقیت بردارد بسیار بالا می رود، زیرا هر وقت که موفقیتی کسب می کند، با خشم، تحقیر، تمسخر و سکوت مادرش روبرو می شود. در نوجوانی نیز به احتمال زیاد به افسردگی و اضطراب مبتلا می گردد.
این اثرات منفی تا زمانی که او بزرگ تر و عاقل تر شود و شاید به دنبال درمان برود، ادامه می یابد و در این مسیر بالاخره متوجه میشود که مادرش همیشه به او حسادت میکرده است.
طبق نظرات متخصصان در این زمینه، می توان علت حسادت مادر به دختر خود را در پنج دلیل کلیدی دسته بندی کرد که در ادامه این پنج دلیل را بیان خواهیم کرد.
دلایل حسادت مادر به فزرند
مادر خودشیفته دارید
یک مادر نرمال یا سالم تر به فرزند خود افتخار می کند و می خواهد آن ها همیشه بدرخشند و در کانون توجه باشند، اما یک مادر خودشیفته ممکن است دخترش را یک تهدید تلقی کند، زیرا دخترش می تواند توجه ها را از سمت او به سمت خودش ببرد. اگر توجهات از مادر دور شود، با تحقیر و تنبیه دخترش، این موضوع را تلافی می کند. یک مادر خودشیفته می تواند به دلایل زیادی مثل ظاهر زیبا، جوانی، دارایی های مادی، موفقیت ها، تحصیلات و حتی رابطه گرم دختر با پدرش، به دخترش حسادت کند.
دکتر مک براید می گوید که دخترانِ مادران حسود و خودشیفته احتمالا در بزرگسالی با تردید نسبت به خود دست و پنجه نرم می کنند. زیرا مادرشان در زمانی کودکی با آن ها مثل یک فرد اضافی برخورد کرده و احساسات، کشمکش ها و نگرانی آن ها هیچ گاه مورد توجه و مراقبت قرار نگرفته است.
دکتر مک براید
آن ها در محیطی بزرگ شدند که باید نیازها و خواسته های خود را به نفع مادرشان سرکوب می کردند. این حسادت برای دختر بسیار دشوار است و حاوی پیمای دوگانه برای او است: «سعی کن کارهایت را درست انجام بدی که مادرت به تو افتخار کنه اما نباید خیلی خوب کار کنی چون ممکنه به تو حسادت کنه». دوگانگی پیام می تواند او را گیج و سردرگم کند.

۲– او در دوران یائسگی است
یک زن در دوران یائسگی، ممکن است احساس زنانگی کمتری داشته باشد و تصور کند کمتر خواستنی است و روابط اجتماعی او نیز پایین آمده است، این در حالی است که می بیند دخترش در کانون توجه قرار دارد؛ همچنین او تغییرات فیزیکی مانند افزایش وزن، خشکی پوست، نازک شدن موها و درشت شدن موهای صورت را تجربه می کند و تغییرات هورمونی در این دوران نیز او را حساس، تحریک پذیر و افسرده کرده است؛ بنابراین، احساس اضطراب او افزایش پیدا می کند و اعتماد به نفسش پایین می آید.
در حالی که حسادت یک مادر خودشیفته افراطی و مخرب است، حسادت یک مادر یائسه کاملا طبیعی است. برای برخی از زنان میانسال دشوار است که درست زمانی که دخترانشان در بزرگسالی شکوفا می شوند، تغییرات مهم زندگی را تجربه کنند. بنابراین در زمان یائسگی حسادت به جوانی و نشاط دخترشان قابل درک است.
۳ – نسبت به شوهر خود احساس مالکیت دارد.
یکی از مخرب ترین کارهایی که مادران حسود انجام می دهند این است که بین دختران و پدرانشان قرار می گیرند. به گفته روانشناس دکتر نیکی مارتینز، این امر به دلیل اعتماد به نفس پایین مادر ایجاد می شود. ناامنی او باعث می شود که نسبت به شوهرش احساس مالکیت پیدا کند و نخواهد او را با کسی( حتی دخترش) شریک شود.
در این میان اگر شوهر نیز تسلیم ناامنی های همسرش شود و برای حفظ آرامش دست به هر کاری بزند( حتی رها کردن فرزندش) و به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه از وظایف پدرانه خود کوتاهی کند و از دخترش فاصله بگیرد، عملا دختر، پدر و مادر خود را با هم از دست می دهد.
بنابراین دختر، به طور غم انگیزی، بدون ارتباط سالم و محبت آمیز با هر یک از والدین خود بزرگ می شود و احساس می کند که فردی اضافی در خانواده اش است و خود را متقاعد می سازد که دوست داشتنی نیست؛ ممکن است حتی در بزرگسالی نیز در مورد دوران کودکی و رابطه با والدینش احساس غم و سردرگمی کند.

۴- او به رویاهای محقق نشده خود فکر می کند.
یکی دیگر از دلایل رایج حسادت یک مادر، چشم اندازهای و آینده ی به ظاهر نامحدود دخترش است. درست زمانی که امکانات خود را در حال محدود شدن می بیند، مشاهده می کند که دنیای فرزندش در حال رشد است. در نتیجه از اینکه آرزوها و رویاهای خود دست کشیده است، پشیمان است و افسوس می خورد که چرا بخاطر ازدواج و مادر شدن به خواسته های مادی و رویاهای خود نرسیده است، در نتیجه دخترش را مقصر این اتفاق ها می بیند و از او رنجیده خاطر می شود و به خاطر امکانات پیش رویش، به او حسادت می کند.
۵- او از نظر عاطفی سرد است.
گاهی اوقات مادران در دوران کودکی، به شدت تحت تاثیر بی مهری و سردی عاطفی مادر خود قرار گرفته اند و این تجربیات باعث شده تا آن ها نیز به بزرگسالانی حساس تبدیل شوند که در برقراری ارتباط با فرزند خود دچار مشکل هستند. این مادران زمانی که دخترانشان در کانون توجه هستند، مانند اکثر والدین احساس غرور و شادی نمی کنند، در عوض، احساس غم و رنجش دارند، زیرا آن ها در دوران کودکی فرصت های مشابهی برای درخشش نداشتند.
آیا مادرتان به شما حسادت می کند؟
برخی از علائمی که نشان می دهند، احتمالا مادر شما به شما حسادت می کند، عبارتند از:
- رابطه شما با مادرتان دچار مشکل است، اما دلیلش را نمی دانید.
- او با شما رقابت می کند و با شما بیشتر شبیه یک رقیب رفتار می کند تا یک دختر.
- او علاقه ای به زندگی شما ندارد و به ندرت در مورد شغل، فعالیت های شما و فرزندان شما سوال می کند.
- احساس مالکیت زیادی نسبت به پدرتان دارد و این امر باعث می شود که شما برای برقراری ارتباط با پدرتان دچار مشکل شوید.
- واکنش های او این احساس را به شما می دهد که او می خواهد شما در زندگی خوب عمل کنید، اما نه خیلی خوب.
اگر این علائم و رفتارها خیلی آشنا به نظر می رسد، ممکن است مادرتان به شما حسادت کند و با یک مشاور صحبت کنید.

نکته پایانی!
ممکن است شما در کودکی تجربه زندگی با مادری حسود را داشته اید و نمی دانستید چرا رابطه شما با او پر از تنش است؛ و احتمالا احساس کسی را داشته اید که گیج و بدون حمایت عاطفی در تاریکی رها شده است، اما امروز بالاخره می توانید دلیل همه این اتفاقات را بفهمید. شما می توانید با کمک گرفتن از یک متخصص، حسادت مادرتان و محدودیت های او را بپذیرید و دست از سرزنش خود بردارید و به آرامش برسید.