روش درمانی متمرکز بر احساسات (EFT)، یک رهیافت درمانی است و بر مبنای این قضیه ایجاد شده است که احساسات و هیجانات ما، عامل کلیدی در ایجاد هویت و شخصیت ما، و یک راهنمایی برای انتخاب و تصمیم گیری افراد می باشد.
این روش درمانی فرض می کند در زمانی که نسبت به احساسات خود یا اجتناب از احساسات نامطلوب، آگاهی ندشته باشیم، قادر نخواهیم بود که از اطلاعات مهمی که از طریق این احساسات ایجاد می شود، استفاده کنیم.
درمانگران تحصیل کرده در EFT، در اغلب موارد می توانند به افراد درمانجویی که با مشکلات متنوعی مواجه هستند.
کمک کنند و به آنها آموزش دهند که آگاهی مناسبی نسبت به احساسات خود بدست بیاورند، توانایی بهتری در استفاده از اطلاعت بدست آمده از طریق احساسات انطباق پذیر داشته باشند و در مقابل تاثیرات منفی مربوط به احساسات و هیجانات ناسازگار مقابله کنند و آن را کاهش دهند.
- تاریخچه و توسعه
- نظریه درمانی متمرکز بر احساسات
- تکنیک های استفاده شده در درمان متمرکز بر احساسات
- درمان متمرکز بر احساسات به چه نحوی مفید می باشد؟
- محدودیت های مربوط به درمان متمرکز بر احساسات
تاریخچه و توسعه
EFT که برای اولین بار توسط لزلی گرینبرگ[۱] مطرح شد، یک رهیافت درمانی بشر دوستانه می باشد که برای کمک به افراد درمانجو طراحی شده است تا این افراد بهتر بتوانند احساسات خود را بپذیرند، تعدیل کنند، بشناسند و آن را بیان کنند. گرینبرگ قصد نداشت تا به صورت هدفمند این رهیافت را توسعه دهد؛
در مقابل، وی شروع به مطالعه در مورد روش هایی کرد که افراد در نتیجه استفاده از آن تغییر می یابند.
فرآیند مربوط به پیشرفت این رهیافت درمانی، تقریبا به مدت سه دهه به طول کشید و اولین مورد مربوط به کتاب ها و مقالات چاپ شده در سال ۱۹۷۹ بوده است.
EFT، به عنوان یک رهیافت مبتنی بر شواهد تجربی که از اصول روش های درمانی رفتاری شناختیِ متمرکز بر شخص و گشتالت ایجاد شده است، در زمانی که این رهیافت برای درمان زوج های بکار گرفته می شود.
نتایج مطالعات پیاگت[۲] در مورد نحوه حل مشکل توسط افراد، و همچنین چشم انداز های منظم تعاملی، با این رهیافت درمانی ادغام شد و همراه با آن بکار گرفته شد.
EFT تلاش دارد تا به افراد کمک کند تا به درون خودشان نگاه کنند و شناخت بهتری نسبت به احساسات و عواطف خود داشته باشند.
در حالی که درمان متمرکز شده بر عواطف، دارای عنوان و اسمی شبیه به EFT دارد، ولی تفاوت هایی با آن دارد و EFT به عنوان روش درمانی می باشد .
برای کمک به زوج ها و اعضای خانواده طراحی شده است تا بتوانند شناخت بهتری نسبت به افراد مهم زندگی خود داشته باشند و برای همین این دو رهیافت جدا و مستقل از هم می باشند
– هر چند که داشتن شناخت بهتر نسبت به احساسات شخصی، می تواند منجر به ایجاد روابط بهتر با دیگران شود.
[۱] Leslie Greenberg
[۲] Piaget