آیا کسی که بیشتر از حد معمول به پاکیزگی توجه می کنند وسواسی است؟ آیا وسواس همسرتان شما را آزار می دهد؟ در این مقاله به نشانه ها و راه های مقابله با وسواس همسر پرداخته شده است.
وسواس یکی از آزاردهنده ترین و پیچیده ترین اختلالات و زیر مجموعه ی بیماری های اضطرابی است.
به طور کلی وسواس فکر، احساس، اندیشه یا تصویر ذهنی مزاحم است و اجبار هم رفتاری آگاهانه می باشد که به آن اختلال وسواسی اجباری است.
ریشه وسواس اضطراب است و به دو شکل زیر خود را نشان می دهد:
- فکری
- عملی
معروف ترین نوع وسواس عملی
-
وسواس شستشو
معروف ترین نوع وسواس است شامل چک کردن بیش از اندازه همه چیز، کنترل های مداوم می شود.
وقتی همسر شما دائما اصرار دارد که دست های شما کثیف است، بیش از اندازه همه چیز را می شوید، ساعت ها حمام او طول می کشد و به طور کلی زندگی را برای افراد جهنم می کند این حق طبیعی شما است که از این وضعیت خسته شوید اما باید راه حلی برای برطرف کردن این موضوع پیدا کنید.
همسر شما فقط دچار اختلال وسواس است پس نباید عشق و محبت شما نسبت به او کم شود.
هنر زندگی با یک بیمار وسواسی
شما باید به این نکته توجه داشته باشید که فرد وسواسی از این کار خود لذت نمی برد بلکه یک نیروی درونی او را وادار می کند که این کارها را انجام دهد در حقیقت همسر شما بیمار است.
وقتی که به او به چشم یک فرد بیمار نگاه کنید بیشتر مراقب او هستید تا وقتی که فکر کنید قصد آزار و اذیت شما را دارد.
بگذارید برای شما مثالی بزنم:
شاید برای شما پیش آمده باشد که بگویید چرا شیر آب ساعت هاست که باز است همسر شما دست های خود را می شوید. این درحالی است که همسر شما درست زمانی که قصد بستن شیر آب را دارد تصور می کند کسی به او می گوید دست های تو کاملاً تمیز نشده است ممکن است بیمار شوی و به ناچار مجبور است دوباره دست هایش را بشوید و حتی ممکن است از شوینده های بیشتری استفاده کنند و بار دیگر دست هایش را بشوید و بار دیگر که می خواهد شیر آب را ببندد دوباره فکر دیگری به سراغش می آید که اگر نسبت به آن بی توجه باشد احساس عذاب وجدان و اضطراب میکند.
اگر به عنوان یک فرد بیمار به این داستان نگاه کنید حس می کنید که چه لحظات سخت و دردناکی را پشت سر می گذارد و به جای اینکه از او ناراحت و عصبانی باشید حس دلسوزی پیدا می کنید بنابراین بهتر است به عنوان کسی که همراه و همدم او است در مورد این بیماری مطالعه کنید حتی می توانید از افراد با تجربه و آگاه کمک بگیرید.
به این نکته توجه داشته باشید که همان طور گفته شد وسواس نوعی بیماری اضطرابی است که باعث بر هم خوردن آرامش می شود پس شما باید کاری کنید که استرس او کمتر شود زیرا اگر اضطراب بیشتری را تجربه کند کارهای وسواسی بیشتری از خود نشان می دهد.
کمک کنید تا به مشاور مراجعه کند و علت این رفتارها را شناسایی و به دنبال درمان باشد گاهی برای این بیماری دارو تجویز می شود بنابراین صبور باشید و عجله نداشته باشید.
البته تجویز دارو به معنای این نیست که شما با خوردن چند قرص مشکلاتتان برطرف می شود.
پیشنهاد مشاور: وسواسی ها را بشناسید
مشکلات روحی روانی معمولاً نیاز به دوره درمان بیشتری دارد.
زندگی با یک فرد وسواسی سخت و دشوار است اما هر مشکلی راه چاره ای دارد فقط کافی است که به دنبال درمان باشید و صبوری کنید.
زن های وسواسی بخوانند
زنی که دچار وسواس باشد فکر می کند که همسرش به او خیانت می کند و نسبت به همه چیز شکاک است اگر دیر به خانه بیاید حتما به دنبال فلان کار رفته است، اگر به فلان خانم احترام گذاشته حتماً با هم رابطه ای دارند، چون در ماشینش سنجاق سر پیدا کردم معلوم است دختری همراه او بوده است
اگر همسرش به حمام می رود یعنی به او خیانت کرده، اگر به او اجازه نمیدهد پیام و نوشته هایش را بخواند یعنی پای شخص دیگری در میان است چون محبتی به من ندارد یعنی محبت را خرج شخص دیگری می کند.
اگر فالگیری می گوید که زنی مو بور، بلند قامت با شما دشمنی می کند می گوید هووی من است و شوهر من به من خیانت می کند.
خانم های وسواسی قصد دارند با این افکار بی پایه و اساس خیانت همسرانشان را اثبات کنند.
حس بدبینی در آن ها به اندازه می شود که آن ها یقین پیدا می کنند حتماً خیانتی صورت گرفته و دائما در مورد بی وفایی و خیانت مردان در جمع صحبت می کنند.
همین موضوع باعث می شود که کم کم بد اخلاقی ها و ناسازگاری ها آغاز شود. به امور خانه نمی پردازد، هر روز دعوا و درگیری پیش می آید، نسبت به همسر خود بی اعتماد می شود، او را تعقیب می کند، جیب های او را می گردد، تمام کارهای او را کنترل می کند و هر اتفاقی را خیانت می داند.
با این نوع رفتار، زندگی را برای همسر و خودش سخت می کند.
خانه باید محلی برای آرامش باشد ولی همسر وسواسی آن را به جهنمی تبدیل می کند که همه اعضای خانواده را می سوزاند.
هر چقدر هم همسرش برای او دلیل بیاورد حتی قسم بخورد که هیچ خیانتی نمیکند هرگز قانع نمی شود.
اگر این مشکل برطرف نشود و افراد به زندگی ادامه دهند تا آخر عمر مشکلات باقی می ماند و اگر نسبت به یکدیگر سرسخت باشند باعث جدایی آن ها می شود.
اگر مرد به این موضوع فکر کند که با طلاق همسرش همه چیز پایان می یابد و دوباره ازدواج می کند و زندگی آرامی را تجربه خواهد کرد باید بداند که چنین چیزی امکان پذیر نیست چون با ازدواج دیگر با مشکلات جدیدتر روبرو خواهد شد.
آیا طلاق گرفتن باعث آرامش می شود؟
شاید زن فکر کند که با طلاق از همسرش انتقام گرفته است ولی او باعث بدبختی خود شده است، شاید دیگر هیچ همسری پیدا نکند، آرامش خود را از دست بدهد یا مجبور شود با مردی ازدواج کند و در فراق فرزندانش بسوزد یا مجبور به بزرگ کردن فرزند دیگران باشد و مشکلات بیشتری برای او بوجود آید.
بنابراین قهر، دعوا، طلاق و جدایی نمی تواند بهترین راه حل باشد.
زن و مرد باید دست از سر لجبازی بردارند و منطقی نسبت به موضوع نگاه کنند از آن جایی که مرد مسئولیت بیشتری در قبال خانواده دارد باید کمی صبور تر باشد و تلاش کند که همسرش از این بیماری نجات پیدا کند.
آقایان به این نکته توجه داشته باشید که همسرتان در عین حال که وسواس دارد شما را دوست می دارد، به زندگی و فرزندانش علاقه دارد. اما قطعا شما از این موضوع رنج می برید ولی بدانید که او هم ناراحت است.
توجه داشته باشید که اگر به شما علاقه ای نداشت هرگز حسادت نمی کرد.
او دوست ندارد که اوضاع به این شکل باشد. این بیماری مانند بیماری های ساده مثل سردرد، دل درد، زخم معده نیست بلکه یک بیماری عصبی می باشد.
شما اگر به یک روانشناس مراجعه کنید خواهید دید که با چنین فردی چه دلسوزانه برخورد می شود و با دیدی انتقام جویانه رفتار نمی شود.
پس به او به چشم یک بیمار نگاه کنید و در مقابله ناسازگاری هایش صبوری کنید، عکس العمل های شدید از خود نشان ندهید، داد و فریاد نکنید، دم از طلاق و جدایی نزنید. این کارها نمی تواند باعث بهبود اوضاع شود بلکه شرایط را شدید و پیچیده تر میکند.
راه اول:
تو باید عشق خود را به او نشان دهی، ممکن است از این شرایط ناراحت باشد ولی چاره ای نیست. باید به گونهای رفتار کنی که او مطمئن شود تو عاشق او هستی و هیچ کس جای او را نمی گیرد.
راه دوم:
سعی کن با او به تفاهم برسی، هرگز از او چیزی را پنهان نکن و اجازه بده پیام هایت را بخواند.
مراقب حرکات خود باش، بگذار جیب های تو را بگردد، اگر در طول روز کاری برای انجام دادن نداری زودتر به خانه برو، اگر نتوانستی سر ساعت به خانه بروی علت دیر آمدنت را به او توضیح بده، مراقب کارهایت باش و هرگز به همسرت دروغ نگو، اگر کاری انجام دادی که باعث شک و بدبینی همسرت میشد همان موقع بدون ترس آن را توضیح بده.
راه سوم :
شاید شما فردی باشید که هرگز قصد خیانت به همسر خود را نداشته باشید ولی بدان که گاهی کارهای خود فرد باعث بدبینی می شود. لازم است که کمی در رفتارهای خود دقت داشته باشید و علت بدبینی همسر خود را پیدا کردهو آن را برطرف کنید. اگر با خانم های اطراف خود شوخی داری این کار را ترک کن چه لزومی دارد که با خانم های اطراف شوخی و خنده داشته باشی که همسرت چنین برداشتی داشته باشد.
اگر همسر شما فردی بدبین است لزومی ندارد که شما منشی زن بگیرید زیرا باعث بدبینی او خواهید شد.
در مهمانی ها با خانم ها گرم نگیرید و زمانی که کنار همسر خود هستید از زنان دیگر صحبت نکنید هرگز به آن ها نگویید که مگر من اسیر و برده تو هستم که هر چه می گویی گوش دهم شما مرد عاقلی هستید که نسبت به همسر خود متعهد هستید پس باید با عقل و منطق بیماری او را درمان کنید.
باید این بیماری را که باعث این مشکلات شده برطرف کنید تا هم همسرتان و هم فرزندانتان را از غم و اندوه نجات دهید.
باید بدانید که اگر شما نسبت به همسر خود صبوری کنید و به دنبال درمان همسر باشید تا زندگی خود را بهبود ببخشید نزد خدا پاداش بزرگی خواهید داشت.
اختلال وسواس فکری
زنی که دچار وسواس باشد فکر می کند که همسر او به او خیانت می کند. در این شرایط بهتر است از راه های زیر استفاده کنید.
اولین راه
شما باید بدانید که برای اثبات خیانت همسرتان نیاز به دلیل و مدرک دارید و تا زمانی که نتوانستید آن را قطعی اثبات کنید حق ندارید او را متهم کنید، شما حق ندارید به خاطر یک احتمال، شخص بی گناهی را مورد سرزنش قرار دهید و او را متهم به خیانت کنید.
دست از از نادانی بردار عاقل باش، زمانی که ناراحت و عصبی نیستی فکر کن شواهد را در نظر بگیر روی کاغذی آن ها را یادداشت کن و مانند یک قاضی با آن رفتار کن.
در مورد دلایلت کمی فکر کن و اگر دیدی این دلایل کافی نیستند و نمی توانی به آن ها یقین داشته باشی زندگی را به کام خود و شوهرت تلخ نکن.
اگر همسرت دیر به خانه می آید نشان دهنده خیانت او نیست شاید او مشغول به کاری باشد یا به دیدار اقوام و دوستانش رفته باشد، در جلسه علمی یا دینی شرکت کرده باشد.
اگر شخصی از خوشتیپی و خوش اخلاقی همسرت صحبت کرد آن را دلیلی بر خیانت ندان، خوش اخلاقی دلیل خیانت نیست اگر همسرت بداخلاق باشد هیچ کس با او همنشین نمی شود.
اگر همسرت به زنی بیوه کمک میکند نشاندهنده علاقه او به آن فرد نیست بلکه ممکن است به دلیل خیرخواهی او باشد.
اگر شوهرت کمد مخصوصی دارد نشان دهنده این نیست که قصد پنهان کردن چیزی از شما را دارد برخی افراد دوست ندارند کسی از کارهایشان باخبر شود یا شاید شغل آن ها به گونه ای است که نباید کسی از آن خبر داشته باشد به هر حال در زندگی ممکن است اتفاقاتی بیفتد ولی دلیل بر خیانت نمی باشد.
دومین راه
هر جا که بدبین شدی سریع آن را با شوهرت در میان بگذار و نگذار شک در دلت ریشه کند.
بدون اعتراض، خشم و عصبانیت آن را به همسرت بگو و بعد به حرف های او گوش کن و نسبت به او شک به دل راه نده.
دلایلی که برای تو می آورد را به خاطر بسپار اگر بدبینی تو بر طرف نشد می توانی تحقیق کنی. اگر در حین تحقیقات متوجه شدی که همسرت دروغ گفته این دروغ را دلیلی بر خیانت ندان شاید از بدگمانی و بدبینی تو اطلاع داشته و قصد داشته که مطلب را جوری بگوید که باعث بدتر شدن اوضاع نشود، بهتر است هر جا که به مشکل برخوردی با همسرتان را مطرح کنید، اگر از شوهرت سوالی پرسیدی که نتوانست دلیل قانع کننده ای بیاورد آن را دلیل بر خیانت ندانید ممکن است مطلب را واقعاً فراموش کرده باشد یا از بدگمانی تو دست و پایش را گم کرده باشد.
اگر او گفت که فراموش کردم به او فرصت بده تا آن را به یاد آورد.
سومین راه
بدگمانی خود را هرگز با کسی در میان نگذارید شاید آن فرد دشمن شما باشد یا شخصی حسود باشد.
شاید فردی که با او مشورت می کنید فردی نادان و بی تجربه باشد و به قصد دلسوزی ذهن شما را خراب تر کند پس هرگز با چنین افرادی مشورت نکنید حتی اگر مادر، خواهر یا اطرافیانت بود.
اگر نیاز به مشورت داشتید با افرادی که عاقل و خیرخواه هستند در میان بگذارید.
چهارمین راه
اگر دلایل شما برای اثبات خیانت همسرتان کافی نبود و اطرافیان هم معتقد بودند که همسر شما بی گناه است و همسرتان با دلیل و مدرک، قسم و آیه عدم خیانت خود را ثابت کرد و باز هم شما نسبت به او بی اعتماد بودید باید بدانید که شما فردی بیمار هستید و حتماً باید به روانپزشک مراجعه کنید.
پنجمین راه
به یاد داشته باشید که داد و فریاد مشکلی را برطرف نمیکند بلکه باعث اضافه شدن مشکلات جدید تر می شود.
حرف از جدایی و طلاق نزنید، آبروی شوهرت را نریزید، شاید کار به جایی برسد که همسرتان از شما خسته شود و به ناچار طلاقتان دهد پس با این کارها به نتیجه نمی رسید مواظب باشید که تصمیم نادرستی بگیرید و خودتان را نابود نکنید.
ششمین راه
اگر بدبینی تو تمام نشد و مطمئن بودی که همسرت به تو خیانت می کند باز هم می توانی با اخلاق و گفتار نیک در قلب شوهرت نفوذ کنی.
راهکارهای مناسب رفتار با وسواس فکری همسر
-
همسرتان را درک کنید.
قبل از اینکه هر کاری انجام دهید برای اینکه بتوانید همسر خود را درک کنید باید به خوبی با این مشکل آشنایی داشته باشید.
سعی کنید در این زمینه مطالعه کافی داشته باشید. با یک روانشناس در ارتباط باشید و سعی کنید درک کنید که همسر شما از روی محافظت از خود عزیزانش این کارها را انجام میدهد و قصد لجبازی و آزار و اذیت شما را ندارد اگر بتوانید نسبت به این رفتارها با او همدردی کنید و رفتارهای مناسبی از خود نشان دهید می توانید این بیماری را درمان کنید.
سعی کنید با همسرتان صحبت کنید و احساسات خود را با او در میان بگذارید اگر قصد دارید که به همسر خود کمک کنید باید آن را صادقانه و بدون تحقیر و سرزنش بیان کنید.
-
او را به بودن در جمع تشویق کنید.
ممکن است همسر شما به دلیل ضعفی که دارد در جمعهای خانوادگی شرکت نکند اگر این موضوع ادامه پیدا کند باعث افسردگی همسرتان خواهد شد سعی کنید او را به بودن در جمع تشویق کنید و حس او را از بودن در جمع بپرسید.
-
تمایلات خود را فراموش نکنید.
افراد وسواسی ماهرانه اوضاع و شرایط را تغییر میدهند و تلاش میکنند که همسر و فرزندان خود را وادار کنند که به خواستههای آن ها عمل کنند.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر شما فردی موفق باشید و دائماً از دستورات او پیروی کنید به نتیجه نخواهید رسید بلکه فقط در دوره ای کوتاه او را آرام می کنید ولی به مرور زمان این رفتار در همسر شما بیشتر میشود بنابراین علاوه بر اینکه همسرتان را درک می کنید سعی کنید که نسبت به او منطقی رفتار کنید و از تمایلات خود برای او صحبت کنید.
-
ناامید نشوید.
اگر شما به هر دلیلی از نشانه های وسواس در همسرتان احساس خستگی می کنید از خود بپرسید آیا باید اجازه بدهم که این نشانه ها باعث خراب شدن زندگی شود یا می توانم فردی حمایتگر باشم.
-
همسرتان را برای مراجعه به روانشناس و طی کردن روند درمانی تشویق کنید.
وسواس تاثیر منفی روی زندگی افراد می گذارد اما نکته مهم اینجاست که واکنش مثبتی به درمان نشان میدهند.
شما در طول درمان باید نسبت به همسر خود مهربان باشید و او را تشویق به درمان کنید.
گاهی افراد وسواسی برای درمان نیاز به دارو و مراجعه مکرر به روانپزشک را دارند، بنابراین باید قبل از اینکه این بیماری در همسر شما گسترش یابد او را تشویق به درمان کنید.
-
وارد پروسه های زوج درمانی و خانواده درمانی شوید.
ممکن است رفتارهای وسواسی در همسرتان باعث ناراحتی و خستگی شما شود بنابراین با مراجعه به روانپزشک و روانشناس می توانید مشکلات خود را برطرف کنید و با آرامش کامل به دنبال درمان همسرتان باشید شما می توانید در مورد رفتارهای همسرتان و تاثیرات منفی که روی شما و فرزندانتان گذاشته صحبت کنید.
جلسات زوج درمانی به شما کمک می کند که از استرس ها و افکار مزاحم خود خلاص شوید.
-
اگر فرزندی دارید حتماً در مورد این بیماری با او صحبت کنید.
بچه ها حس ششم قوی دارند متوجه میشوند که چه عواملی باعث دعوا و درگیری بین اعضای خانواده شده است و حتی ممکن است خود را مقصر بدانند و سرزنش کنند بنابراین شما باید در مورد این بیماری با آن ها صحبت کنید و بگویید که این بیماری همانند سرماخوردگی قابل درمان است بنابراین به کودکان خود بگویید که آن ها هیچ نقشی در این بیماری ندارند.
-
به دلیل بیماری همسرتان، خودتان را از حضور در اجتماع محروم نکنید.
شما با وجود این بیماری باز هم می توانید در جامعه باشید.
وسواس می تواند جنبه وراثتی داشته باشد، بنابراین اگر همسر شما دچار وسواسی باشد حتماً یک یا چند نفر از اعضای خانواده اش هم دچار این اختلال هستند، پس در مورد علائم این بیماری با اعضای خانواده صحبت کنید و از حمایت آن ها بهره ببرید.
-
خودتان را وارد رفتارهای وسواس گونه همسرتان نکنید.
افرادی که به وسواس مبتلا می شوند خودشان را درگیر رفتارهای تکراری میکنند، مثلاً ممکن است از شما بخواهند وسایل را چندین بار چک کنید یا دائماً در حال تمیز کردن و شستشو باشید.
برخی افراد به راحتی به تمام کارها تن می دهند تا از استرس و اضطراب همسرشان کم شود.
اگر میخواهید به همسرتان برای درمان کمک کنید باید در مقابل این کارها کمی مقاومت کنید، اگر با او همراهی کنید ممکن است باعث تقویت این بیماری شوید.
-
رفتارهای وسواس گونه همسرتان را به خودتان نگیرید.
وقتی از همسرتان میخواهید که رفتارهای وسواسی خود را کنترل کند ولی به حرف شما هیچ توجهی نمی کند ممکن است که با خود فکر کنید همسرتان افسرده و لجباز است یا هیچ قصدی برای تغییر و اصلاحی را ندارد اما برای کمک به او لازم است که این رفتارها را شخصی سازی نکنید، آرام بمانید و به او بگویید که این رفتارها باعث خستگی شما شده است.
دقت داشته باشید که صحبتهای شما نباید به گونهای نباشد که او را تحقیر کنید.
منبع : همسر وسواسی را درمان کنید